کاسه‌ی زَر

... خیز و در کاسه‌ی زَر آب طربناک انداز

کاسه‌ی زَر

... خیز و در کاسه‌ی زَر آب طربناک انداز

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان، رو بگرداند ز من

پیام های کوتاه
  • ۱۲ فروردين ۹۵ , ۲۳:۵۸
    دنیا

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بینش» ثبت شده است

چرا در یک مدت کوتاه مثلاً در همین ده سال گذشته به این اندازه فرهنگ مردم تغییر کرده است؟ یادم می‌آید که شنیدن نوار ترانه یک فعل حرام بود و فاعل آن کافر و دهری لقب می‌گرفت، اما اکنون انجام آن به یک امر عادی بدل شده است، مگر دین خدا تغییر کرده؟

مگر حدیث نداریم که حرام محمد(ص) تا ابد حرام و حلالش هم تا ابد حلال است، پس چرا در طول این مدت کوتاه برخی کارهای حرام، حلال شمرده شده‌اند؟ و این داستان حلال شمردن‌های حرام همچنان ادامه دارد؟

فکر میکنم انسان باید حدود و اصول خودش را بشناسد، نباید رنگ بگیرد و یا اجازه بدهد که امواج سرنوشت او را رقم بزنند.

یادم می‌آید در دروس مدرسه به این می‌رسیدیم که بعضی از اقوام به خاطر ناسپاسی نعمتی از آن‌ها گرفته می‌شد، یعنی بعد از یک اصلاح در جامعه، خداوند به آنها لطف می‌کرد و پس از مدتی مردم دوباره به دوران قبل برمی‌گشتند و روش پیشین نادرست خود را در پیش می‌گرفتند و پروردگار هم بر طبق قول خودش آن قوم را از آن موهبت محروم می‌کرد. اگر دقت کنیم قرآن از این دست مثال‌ها زیاد دارد.

نکته اصلی: محسن حواست باشد سنت خدا تغییر نمی‌کند این ما هستیم که متغیریم.

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۰۰
محسن رجب پور
دیگر خبری از شیطنت هایش نیست. یک ریش بزرگ گذاشته و لب های سیاهی برایش مانده. یادم می آید که در بین همه بچه ها مردتر بود! زود لبش به می آغشته شد. چند روز پیش سوار بر موتور دیدمش دیگر خبری از شور نوجوانیش نبود، انگار همین دیروز بود که در پی شماره دادن بود و دنبال دعوا. خداوکیلی چقدر فرسوده شده بود این پسر. دنیاس دیگر سرای ساختن و سوختن.
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۸
محسن رجب پور

دیشب مامانم زنگ زد و گفت اگه خبری هست بگو، گفتم چی میگید، متوجه نمی‌شم منظورتون چیه. ببین مامان جان خانوم فلانی دو سه روز پیش بهم زنگ زده و گفته دختر برادرم توی این چند وقته به خاطر شما هر چی خواستگار داشته رو رد کرده حالا اگه چیزی هست یه حلقه بیارید تا دیگه به نام هم شن.

دوستم همینطور که داشت برای ما تعریف میکرد صداش میلرزید و نشون میداد فشار زیادی بهش اومده.

ادامه داد: به خدا اگه چیزی بود انقد ناراحت نمی‌شدم، میدونی بدی این قضیه چیه؟ اینکه از مامانت بفهمی که حداقل از یک سال پیش این حرف بین فامیل و آشنا بوده و همه اعضای خانواده به غیر خودت اطلاع داشتن، حتی برادر کوچیکم. وای محسن فکرشو بکن بابامم میدونه. من الان با چه رویی عید برم خونه. به خدا چیزی نبوده اگه بود انقد نمی‌سوختم. پس بگو عمم و شوهرش چرا هفته پیش میگفتن چرا جدیداً زود به زود میری خونه! دیشب از غم این تهمت خوابم نمی‌برد. آخه نمی‌دونم کی این تهمتو زده. به خدا دختره هم اهل این برنامه ها نیست.


پ.ن: عنوان متن حال رفیق را نشان می دهد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۴۵
محسن رجب پور

دوباره فصل داغ انتخابات نزدیک شد و بحث‌های بی‌مورد و بامورد در این باب بالا گرفت، نمی‌دانم چرا و چگونه جو غالب بر ایران دو دسته شده به طوری که خیلی از افراد به خاطر رفاقت، دشمنی!، لجبازی!، خانواده، مقام و برخی هم به صورت صحیح به این دسته‌بندی‌ها پیوسته‌اند. فعلا به نظرم ورود به هر یک از این گروه‌ها قدرت تحلیل را از فرد سلب کرده و خیلی از اوقات جلوی بلوغ فکری فرد را خواهد گرفت. یک نکته دیگر اینکه وقتی وارد هر جبهه شوی دیگر دست خودت را برای انتقاد از کارهای نادرستی که مثلا خودی انجام می‌دهد بسته‌ای، یعنی جو غالب این است که اگر چیزی بگویی سریع در دهانت زده می‌شود که: یعنی چه این از گروه خودمان است تو باعث تضعیف خط می‌شوی.

کلام آخر: یکی از دغدغه‌های بنده این است که بازی نخورم مخصوصا از نوع سیاسی‌اش، این بدترین نوع ملعبه شدن است البته به گمان خودم. به همین خاطر چند وقتی است که خیلی دوست دارم بینش و تحلیل سیاسی خودم را بالا ببرم برای بازی نخوردن.

 معرفی کتاب: یک منبع خوب برای بالا بردن درک اتفاقات سیاسی که در اطرافمان در حال شکل‌گیری است و قرار است بیفتد ( به تأکید توجه کنید اتفاقی که قرار است بیفتد چون در صورت بروز دیگر دیر شده و ما باخته‌ایم به خاطر ندیدن راه حق) کتاب " روش تحلیل سیاسی"  است این اثر بیانات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را در مورد مهارت‌ها و فنون تحلیل سیاسی به صورت یک مجموعه منسجم گردآوری کرده است.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۵۱
محسن رجب پور