دیر نوشت
پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۱ ق.ظ
"امروز واقعاً سخت بود!"
حرفی است که در این مدت خاموشی، آخر شبها بر زبانم جاری میشود.
سخنی برای بیان ندارم اما رشتهای بس پیچیده از افکار که سر و تهش مشخص نیست نصیب من شده. دوستان آیا شما هم اینطور میشوید؟
نمیدانم چرا اصلاً حال و حوصله ندارم، فکرهایم زیاد است اما انگار لال شدهام، واقعاً حس میکنم زبانم را بریدهاند و رمق درد دل و نوشتن را از من گرفتهاند.
دعا بفرمایید.
۹۵/۰۴/۳۱
نوشتن تان خیلی طول کشید...
ایشالله خیر باشد و به خیر بگذرد