شادی واقعی
چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۵۰ ب.ظ
به یکی از بچه ها همیشه می گفتند تو چرا الکی دل میسوزانی برای این و آن، شاید بد برداشت کنند. او هم چیزی نمیگفت و همان فرد قدیم بود.
به نظرم هر کسی با چیزی انرژی می گیرد یکی با بحث، یکی با صحبت، یکی با اینکه اطرافیانش خوب باشند و یکی هم با کمک.
همیشه میگفت: این کارها باعث رشدش شده، تکانش داده و جلوبرده اش. بعدش می خندید و به کارش ادامه میداد حتی اگر طرف مقابل او را درک نمیکرد.
اما امروز به من گفت: مهم نیست نفهمند نیت را، من که برای شخص کار نمی کنم، مطمئنم آنکه باید ببیند میبیند، زمان خوب و بد را برای همه مشخص میکند.
بعد فهمیدم چقدر او را دوست دارم...
۹۴/۱۲/۰۵